زبان_زبان تئاتربنا به تعریف" سوسور"« زبان درآن واحددارای وجوه
فیزیکی،فیزیولوژیک،ذهنی،فردی واجتماعی است.مجموعه نظام یافته ای
ازقراردادهاکه برای ارتباط میان انسانهاضروری است.زبان درعین حال،یک
نهاداجتماعی ویک نظام ارزشی است.زبان اساسایک قرارداداجتماعی است که فرد
اگربخواهدبادیگران ارتباط برقرارکند،بایدآن رادرتمامیتش بپذیرد».
اینگونه می توانیم
بگوییم که یک اجرا مثل یک متن نمایشی دارای مجموعه ای است ازتعدادی عناصرو
رمزو نشانه که زبان خاص تئاترراتشکیل می دهند.دراجرای تئاتری نویسنده ـ
کارگردان ـ بازیگر ـ طراح صحنه و... برای انتقال معنا ازنشانه ها استفاده
می کنند.اما نه به شکل مستقل وفردی،بلکه بطورمشترک ومتشکل عمل می کنند.یک
اجرای تئاتردقیقامثل زبان نشانه ای دارای نظم وترتیب است و پر ازنشانه.ما
درزبان تئاترانواع گفتار را داریم،دیالوگ،منولوگ،صدای خارجی،(راوی)ویا حتی
وقتی بازیگردرسکوت به تماشاگر نگاه می کند،با این ارتباط گفتگو انجام می
گیرد.وتمامی اینها دراجرا دقیقابایستی مثل یک جمله عمل کنندتاتماشاگربتواند
رویداد را درک کند.و در واقع بتواندنمایشنامه را بخواند.به گفته" مارتین
اسلین "«تئاتر هنری میراست وتنها بخش ماندنی آن ،متن است» اما یک متن
نمایشی به خودی خودناقص است.درتئاتراجرا،کامل کننده متن نمایشی است.اضافه
کردن نشانه های جدید(همچون حرکات،نور،موسیقی،گریم و...)به متن است که می
تواند آنراکامل کند.وبرای تشریح بیشتر بحث می توان ازنظریه" اینگاردن" کمک
گرفت.اینگاردن می گوید:«که زبان نمایش ،دنیای خود رابه طریق زیرعرضه می
کند:۱ـماجراهایی که با ابزارتصویری وبصری نشان داده می شوند.۲ـ عناصری که
هم کلامی وهم تصویری هستند.۳ـماجراهایی که صرفا با کلام گفته می شوند.مثلا
حوادثی که بیرون ازفضای صحنه رخ می دهند».